انتخاب و اثر پروانهای
به نام خالق انتخاب، تنها عنصری هست که منو از شک بین جبر و اختیار نجات داد. و واقعا نمیتونم تصور کنم که من مجبورم که فلان راه رو برم. ولی تصور اینکه مجبورم اختیار داشته باشم برام قابل قبول تره. چون در حال حاضر من میتونم هر کاری که بخوام رو انجام بدم فقط اطلاع از نتایجشونه که من رو محدود به انتخاب ها و کارهای خاص میکنه. پس علم من عامل محدود کنندهی منه ولی چون با اختیار خودم محدود شدم عین آزادی ه :) خب خیلی توی مقدمه نمونم. دیروز فیلمی رو دیدم که ذهنم رو امادهی نوشتن این مطلب کرد، "اقای هیچکس"، حس میکنم این فیلم بیشتر از اون برداشتی که من ازش داشتم حرف داشت ولی خب به نظرم همین که یه گوشه از افکارم رو زنده کرد وباعث شد بیشتر دربارش فکر کنم، خیلی مفید بوده دیدنش. ما ها همه توی ثانیه های زندگیمون با گزینه هایی روبروییم که مجبوریم به انتخاب. و این انتخاب ها راه و مسیر و اتفاقاتی که توی زندگی ما قراره بیفته و همچنین تاثیراتی که روی زندگی دیگران میزاره رو تعیین میکنه. دقیقا حرف من همینه که میگم اگر انسان علمی داشت که میتونست تاثیرات تمام تصمیم هاش رو ببینه، میتونست تا حدو