پست‌ها

نمایش پست‌ها از اوت, ۲۰۲۲

کد نویسی

 داشتم برای خودم یک تاریخچه‌ای می‌نوشتم، و از برنامه نویسی شروع کردم. راستش برای من یجور نجات دهنده بود، خیلی برام عجیبه که اونقدر اعتماد به نفس داشتم الان حس میکنم اون اعتماد به نفسو ندارم... البته درست تر که فکر میکنم میبینم اعتماد به نفسیم نبوده، انگیره برای ساختن یه زندگی با زهرا و ترس از عملی نشدش بوده بیشتر که منو به جلو حل میداد. خلاصه آره نوشتن کد نجات دهنده من بود، خیلی کمکم کرد. اون روزا واقعا ناامید بودم، سرخورده بودم، شرمسار بودم که هیچ آینده‌ای نخواهم داشت و قسمت زیادیش به خاطر عدم علاقه به رشتم بود،‌ نمیتونستم لذت ببرم ازش و نمیتونستم درس بخونم و همش چماق می‌شد توی سرم. واقعا روزای سختی بود، بین ترم که به بطالت میگذشت و دوران امتحاناتم جهنم بود... خیلی نسبت به اینده گنگ بودم و واقعا توی یک گم گشتگی بودم. یجورایی برنامه نویسی برای من ساختن بود، ساختن خیلی لذت داره وقتی میسازی و همون لحظه میبینی مخلوقت داره چیکار میکنه و اثرشو توی این دنیا میبینی. الان که میبینم چقدر زیاد ازش بدست آوردم، چقدر کمکم کرد این تغییر مسیر،‌واقعا منو زیر و رو کرد.  راستش خودم به صورت خودآموز شروع